loading...

اداره کتابخانه های عمومی شهرستان گلپایگان

Golpayegan Public Library Office

بازدید : 7
چهارشنبه 16 بهمن 1403 زمان : 2:06
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اداره کتابخانه های عمومی شهرستان گلپایگان

منابع طرح «کتاب‌خوان ماه» ویژه بهمن ۱۴۰۳

منابع طرح کتاب‌خوان ماه ویژه بهمن ۱۴۰۳، با هدف ارتقای فرهنگ مطالعه و کتابخوانی در جامعه، دسترسی همگانی به کتاب، لزوم معرفی کتاب‌های مفید برای پرورش فکری آحاد مختلف مردم و همچنین ارتقای فضایل اخلاقی و فرهنگ عمومی‌از طریق مطالعه کتاب‌های مفید و فاخر در سطح کشور با ارائه کتاب‌های «ایستگاه خیابان روزولت»، «خار و میخک»، «حماسه امام سجاد(ع)» و «شش ماه پایانی» معرفی شد.

علاقه‌مندان می‌توانند با مراجعه به کتابخانه‌های عمومی‌کشور و امانت گرفتن کتاب‌های این طرح، آنها را مطالعه کنند.

منابع طرح «کتاب‌خوان ماه» ویژه بهمن ۱۴۰۳ معرفی شد

ایستگاه خیابان روزولت (روایتی مستند از تسخیر سفارت آمریکا در تهران)
پدیدآور:‌ محمد محبوبی
ناشر: مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی
تعداد صفحات: ۵۹۴

این اثر که کتابی تاریخی پژوهشی است و به شکل ادبیات روایی و با قلمی‌جذاب و گیرا نگارش یافته، روایتی مستند از تسخیر سفارت آمریکا در تهران است. نویسنده ماجرای تسخیر سفارت آمریکا را از پیش از این رویداد، یعنی از ابتدای فعالیت سفارت آمریکا در تهران در دوره حکومت پهلوی آغاز کرده و سیر فعالیت‌های غیرمتعارف این سفارتخانه را تا بیانیه الجزایر که حاصل نخستین مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا بعد از انقلاب در سال ۵۹ بود پی می‌گیرد.

برخی از مطالب و اسناد کتاب در این موضوع برای نخستین‌بار منتشر می‌شود، حتی برخی اسامی‌که مشخص می‌شود جاسوس آمریکا بعد از انقلاب بوده‌اند! و خیلی نکات مغفول در خصوص فرایند تسخیر لانه و اشخاص و جریان‌های دخیل در آن مبتنی بر اسناد متعدد از منابع ایرانی و غیرایرانی در این اثر ارزشمند ذکر شده است.

این کتاب مهم و درعین‌حال جذاب و خوش‌خوان، مورد تحسین و تمجید رهبر معظّم انقلاب قرار گرفت و ایشان درباره‌ی این اثر طی تقریظی چنین مرقوم داشتند:
«این، گزارشی متقن و پرفایده از یک حادثه‌ی مهم در تاریخ انقلاب یعنی تسخیر لانه‌ی جاسوسی در سال ۵۸ است. این کتاب پُرکننده‌ی یکی از خلأهای رسانه‌ای و تبلیغاتی ما است. ما به جنگ روایت‌ها در پیکارهای جهانی توجه لازم را نکرده‌ایم و دشمنان و بدخواهان ما از غفلت ما بهره برده و بسیاری از حوادث را وارونه نشان داده‌اند. باید از نویسنده‌ی این کتاب و تلاش ارزشمندش قدردانی شود، به‌خاطر اقدام هشیارانه‌اش در این عرصه‌ی مهم.
نثر کتاب روان و رسا و تحقیق و تحلیل‌های آن منطقی و صادقانه و قانع‌کننده است.
- نام انتخاب شده برای کتاب عالی است.»

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

پس از رفت و برگشت‌های پرشمار و جرح و تعدیل‌های بسیار، سرانجام در ۲۹ دی ۱۳۵۹ مجموعه توافقاتی به امضا رسید که به «بیانیه‌های الجزایر» شهرت یافت. به دنبال تصویب متن بیانیه‌ها در جلسه ۲۵ دیِ هیئت وزیران، بهزاد نبوی موظف به امضا و مبادله‌ی بیانیه‌ها شد. این بیانیه که به امضای طرف ایرانی رسید، در مجموع از پنج سند مجزا تشکیل شده بود.

بیانیه‌های الجزایر هر چهار شرط مجلس را تأمین کرده بودند. در خصوص شرط «عدم مداخله در امور ایران»، به یک ماده کلی و بی‌ضمانت اکتفا شده بود:
«ایالات متحده آمریکا تعهد می‌نماید که سیاستش این است و ازاین‌پس نیز این خواهد بود که به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم، سیاسی و یا نظامی، در امور داخلی ایران مداخله ننماید.»

... بعد از پایان ماجرای تسخیر سفارت آمریکا و انجام تعهدات بیانیه الجزایر از سوی ایران، نوبت به رصد پایبندی دولت آمریکا به تعهداتش رسید؛ لیکن ضعف حقوقی بیانیه الجزایر اندک‌اندک رخ نشان داد. دولت آمریکا برخی از بندهای توافق شده را نقض می‌کرد یا به اجرا در نمی‌آورد و دولت ایران ابزاری برای الزام دولت آمریکا در دست نداشت. اولین مذاکره و توافق با آمریکا، بیش از آنکه دستاورد داشته باشد تجربه داشت. تیم تازه‌کار جمهوری اسلامی‌دریافته بود بیانیه‌های الجزایر مملو از حفره‌های حقوقی و دام‌های دیپلماتیک است. هر چه بود، تیر از چله کمان جسته بود و راه بازگشتی وجود نداشت. آنچه باقی‌مانده بود، تجربه‌ی گران‌بهایی بود که در توافق با واشنگتن کسب شد: توافق‌نامه‌های آمریکا سرشار از حفره‌های حقوقی است، بندهای آن تأویل‌پذیر هستند و مناطق مبهم و مسکوتی در آن برجا می‌ماند. (ص ۴۵۶ تا ۴۶۰)

منابع طرح «کتاب‌خوان ماه» ویژه بهمن ۱۴۰۳ معرفی شد

خار و میخک
پدیدآور:‌ یحیی السنوار؛ مترجم: کریم شنی
ناشر: نیستان ادب
تعداد صفحات: ۵۳۵

کتاب، زندگی‌نامه‌ی خودنوشت یحیی سنوار است که از زبان احمد، پسرعموی ابراهیم (یحیی سنوار) در نقل می‌شود، از کودکیِ ابراهیم در اردوگاه پناهندگانِ ساحلیِ شهر غزه شروع می‌شود و تا توصیف چگونگی شهیدشدن خود سنوار بر اثر موشک هلی‌کوپتر که از قبل در خواب توسط پیامبر صلی‌الله علیه و آله به او گفته شده بود.

زندگی خانوادگی سنوار، شرح چگونگی جذب او به شیخ احمد یاسین، مؤسس حماس و اختلافات او با برادرش حسن یا برادر دیگرش عیاش که در نهایت جاسوس صهیونیست‌ها شد و به دست فلسطینی‌ها کشته شد و یا اختلاف‌هایش با محمود پسرعمویش که جذب جنبش فتح و طرف‌دار صلح و مذاکره و شیوه‌ی یاسر عرفات بوده.

این رمان را در سال ۲۰۰۴، سنوار درحالی‌که زندان‌های اسرائیل بوده نگاشته شده و در خود حقایق زیادی درباره‌ی جنایات صهیونیست‌ها علیه مردم فلسطین و خیانت اعراب (خاصه مصر) به مردم فلسطین را بیان کرده، همچنین اختلاف‌های میان مردم و گروه‌های مبارزاتی و وضعیت فرهنگی و سیاسی و اجتماعی مردم فلسطین و غزه و دولت خودگردان را نیز بیان می‌کند. ماجرای عاشق‌شدن سنوار و ازدواج و فرزنددار شدنش، اینکه چگونه پدرش در کودکی شهید می‌شود و مادرش هم او را رها می‌کند و با برادرش نزد زن‌عمویش بزرگ می‌شوند (عمویش هم مفقودالاثر بودن و بعدها متوجه می‌شوند که زنده بوده؛ اما امکان برگشت نداشته و در سرزمینی دیگر ازدواج کرده و بچه‌دار شده در نهایت اما در مبارزات عمو نیز شهید می‌شود و زن‌عمو دو فرزند شوهر شهیدش را نیز بزرگ می‌کند و همه را همسردار می‌کند و سامان می‌دهد) از خیانت‌ها و خودفروشی‌های برخی فلسطینیان سست‌عنصر سخن گفته، یکی از این عیاش‌های دنیاخواه که خودش را به صهیونیست‌ها فروخت، برادر خودش بود یا اینکه چگونه متوجه می‌شود یکی از نزدیک‌ترین دوستانش و از رده‌های بالای حماس جاسوس اسرائیل از آب در می‌آید و بسیاری نکات جالب‌توجه دیگر که مخاطب با خوانش آن می‌تواند به درک بسیار عمیق‌تر و صحیح‌تری نسبت به مردم فلسطین و خاصه غزه و اسرائیل دست پیدا کند.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

به ابراهیم نگاه کردم که بپرسم:
- نظرت چیه؟
منظور مرا فهمید و گفت:
- می‌بینی چه دنیای ظالمیه؟ مردم ما دارن هشت ماه متوالی سلاخی می‌شن و ارتش این رژیم اشغالگر داره سلاح‌های جهنمی‌شو سر ما خالی می‌کنه؛ از زَرّاد خونه سلاح‌های پیشرفته، هواپیماها، تانک‌ها و تمام سلاح‌های خودش رو علیه ما استفاده می‌کنه؛ اما دنیا کر و لاله؛ ولی توی هر عملیاتی از طرف ما؛ یعنی طرف مظلوم ...؛ کسی که حق حداقلی خودش رو برای زندگی آزاد و آبرومند می‌خواد، صدای همه در میاد؛ حتی یه عده از امت خودمون! حتی از مردم خودمون! این‌طوری محکوم و تقبیح می‌کنن؛ اما همۀ اینا مهم نیست؛ مهم میلیون‌ها نفری هستن که از رباط تا جاکارتا چندروزه توی خیابون‌ها شعار می‌دن و همینا رو مطالبه می‌کنن، چرا رسانه‌های دنیا صدای اونا رو نمی‌شنوه؟ (ص ۵۱۷)

منابع طرح «کتاب‌خوان ماه» ویژه بهمن ۱۴۰۳ معرفی شد

حماسه امام سجاد علیه‌السلام
پدیدآور:‌ سیدعلی خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی‌ایران

ناشر: انقلاب اسلامی
تعداد صفحات: ۲۸۲

کتاب‌های به نسبت پرتعدادی درباره‌ی امام سجاد علیه‌السلام نگاشته شده، اما به‌جرئت باید گفت، این اثر وزین، اثری است که از حیث جامعیت و عمق و درعین‌حال داشتن مزیت روانی و پرهیز از پرگویی اگر بی‌نظیر نباشد، قطعاً کم‌نظیر است. بسیاری از مطالب این کتاب، حتی برای علاقه‌مندان حرفه‌ای تاریخ صدر اسلام تازگی خواهد داشت و از آن مهم‌تر، تحلیل رهبر معظّم انقلاب و زاویه دیدشان به این وقایع برای احوال و زمانه‌ی کنونی ما بسیار کاربردی و عبرت بخش و بصیرت‌افزا است.

فهرست ارزشمند و عالمانه‌ی کتاب، خود یک منظومه‌ی منسجم را به مخاطب در این موضوع ارائه می‌دهد.

کتاب در سه بخش تنظیم شده، بخش نخست یا مقدمه مشتمل بر سخنرانی رهبر معظم انقلاب در کنگره جهانی امام رضا علیه‌السلام است؛ ایشان در این سخنرانی که در سال ۱۳۶۵ ایراد گردیده به تبیین نظریه انسان ۲۵۰ساله پرداخته‌اند که به‌مثابه محور و زیربنای اساسی مباحث کتاب است. بخش اصلی کتاب نیز به چهار گفتار از ایشان پیرامون مبارزات سیاسی و فرهنگی حضرت زین‌العابدین علیه‌السلام اختصاص‌یافته؛ در بخش دوم، به موضوعات مهمّی همچون: وضعیت اعتقادی مردم و شیعیان پس از حادثه‌ی کربلا؛ انحطاط فکری و فساد اخلاقی و سیاسی عالم اسلام در عصر امام سجاد، در بخش پایانی نیز، جهت تکمیل مباحث مجموعه مصاحبه‌های مجلّه پاسدار اسلام با رهبری در سال ۱۳۶۱ آورده شده است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

یک نمونه برای رواج فساد و فحشا (در عصر امام سجاد علیه‌السلام را) عرض بکنم؛ در زمان امارتِ همین شخص مخزومی، عایشه بنت طلحه آمد و در حال طواف بود؛ این به او علاقه داشت؛ وقت اذان شد؛ آن خانم پیغام داد که بگو اذان نگویند که طواف من تمام بشود؛ او دستور داد اذان عصر را نگویند؛ به او ایراد کردند که تو برای خاطر یک زن که دارد طواف می‌کند می‌گویی نماز مردم را تأخیر بیندازند؟

گفت: به خدا اگر تا فردا صبح هم طوافش طول می‌کشید، می‌گفتم اذان را نگویند؛ این وضع (فضای اخلاقی مردم) در آن روزگار است. (ص ۱۵ و ۱۶)

منابع طرح «کتاب‌خوان ماه» ویژه بهمن ۱۴۰۳ معرفی شد

شش‌ماه پایانی (تقویم حوادث شش‌ماه پیش از ظهور)
پدیدآور:‌ مجتبی السّاده؛ مترجم: محمود مطهری‌نیا
ناشر: موعود عصر
تعداد صفحات: ۲۸۰

کتاب شش ماه پایانی ترجمه کتاب «الفجر المقدس المهدی علیه‌السلام و ارهاصات الیوم الموعود» است. نویسنده بامطالعه و تحقیق در منابع و تفحص در روایات، موفق به ارائه اثری شده که در آن وقایع و حوادث شش ماه آخرین از سال ظهور امام مهدی علیه‌السلام را قابل‌بررسی و مطالعه نموده است.

این کتاب هرگز وقتی برای ظهور امام‌زمان علیه‌السلام مشخص نکرده است. اما جمله خوانندگان را متذکر حوادث مهم و جدی آخرین سالی می­کند که امید می‌رود واقعۀ شریف ظهور در آن اتفاق افتد. ان‌شاءالله.

به گفته نویسنده این کتاب، نیمه دوم سالی را که آخرین سال غیبت است و به ظهور حضرت مهدی علیه‌السلام ختم می‌شود، به تصویر کشیده است.

برای استخراج مجموعه این رویدادهای پی‌درپی، نویسنده به آن دسته از احادیث تمسک جسته که به تاریخ خاصی اعم از روز، ماه یا سال اشاره داشته‌اند که همه علایم حتمیه را نیز در خود گنجانده است.

این کتاب یکی از بهترین منابع است و مترجم و محقق کتاب پانویس‌های بسیار مهمی‌به کتاب افزوده که اهمیت محتوای این پانویس‌ها در تبیین هر چه‌بهتر و دقیق‌تر (و احیاناً رفع نواقص) محتوای کتاب، مطلقاً کمتر از متن اصلی نیست و لازم است در فرآیند خوانش این پانویس‌ها نیز مطالعه شود.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

بسیاری از روایات، ما را از توقیت - تعیین وقت مشخص برای ظهور - نهی کرده‌اند و شیعیان را امر کرده‌اند که هر که چنین کرد تکذیب کنند و دروغگو بشمارند؛ چرا که این مطلب در زمره‌ی اسرار الهی است و هر کس آن را نمی‌داند؛ امام صادق علیه‌السلام به محمد بن مسلم فرمودند:
محمد، اگر کسی وقتی از جانب ما برای ظهور حضرت مهدی نقل کرد، از این که او را تکذیب کنی نترس، چرا که ما برای احدی تعیین وقت نمی‌کنیم.
وقتی فضیل از امام باقر علیه‌السلام می‌پرسد که آیا این مسئله وقتی مشخص دارد؟ حضرت سه مرتبه می‌فرمایند:
آنها که وقت تعیین می‌کنند دروغ می‌گویند.
یکی از یاران امام ششم که به ایشان عرضه می‌دارد این مسئله‌ای که چشم‌انتظارش هستیم کی خواهد آمد؟
حضرت می‌فرمایند:
ای مهزم آنها که وقت تعیین کنند دروغ می‌گویند، آنها که عجله کنند هلاک می‌شوند و آنها که تسلیم امر خداوند باشند، نجات می‌یابند و به‌سوی ما باز می‌گردند. (ص ۲۳۵)

بازدید : 8
چهارشنبه 16 بهمن 1403 زمان : 2:06
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اداره کتابخانه های عمومی شهرستان گلپایگان

منابع طرح «کتاب‌خوان ماه» ویژه دی ۱۴۰۳ معرفی شد

منابع طرح کتاب‌خوان ماه ویژه دی ۱۴۰۳، با هدف ارتقای فرهنگ مطالعه و کتابخوانی در جامعه، دسترسی همگانی به کتاب، لزوم معرفی کتاب‌های مفید برای پرورش فکری آحاد مختلف مردم و همچنین ارتقای فضایل اخلاقی و فرهنگ عمومی‌از طریق مطالعه کتاب‌های مفید و فاخر در سطح کشور با ارائه کتاب‌های «سه نکته‌ی مامان‌ها»، «آبی سربلند»، «سیمای سلیمانی» و «لبخند مسیح» معرفی شد.

علاقه‌مندان می‌توانند با مراجعه به کتابخانه‌های عمومی‌کشور و امانت گرفتن کتاب‌های این طرح، آنها را مطالعه کنند.

منابع طرح «کتاب‌خوان ماه» ویژه دی ۱۴۰۳ معرفی شد

داستان‌های پاپاپا(۳)؛ سه نکته‌ی مامان‌ها
پدیدآور:‌ کلر ژوبرت
ناشر: به‌نشر
تعداد صفحات: ۲۴

این اثر جلد سوم از مجموعه داستان‌های پاپاپا است که شخصیت اول آن یک هزارپاست. در این کتاب به شکل غیرمستقیم به کودک می‌آموزد که چگونه می‌تواند رضایت مادر و پدر خود را جلب نماید. احترام به والدین، محبت به والدین و گوش‌کردن حرف‌ها و توصیه‌های آن‌ها به‌عنوان سه راهکاری عنوان شده‌اند که اگر انجام شوند والدین خوش‌حال و راضی می‌شوند از فرزندان خود. همچنین برای بچه‌هایی که مثل پاپاپا رعایت این دستورالعمل سه‌بندی مشکل است راهکارهایی عملی ارائه کرده است.

کتاب «سه نکته‌ی مامان‌ها» در حقیقت آموزش تکریم عملی مقام مادری به فرزندان است که خانم کلر ژوبرت با قلم و تصویرگری جذاب و منحصربه‌فرد خود آن را خلق کرده‌اند.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

پاپاپا نوشته را خواند:

سؤال: یک بچه چه‌کار کند تا مامانش را خوش‌حال کند؟
جواب:
۱) یک‌ذره مؤدب باشد.
۲) سه ذره مهربان باشد.
۳) نیم‌ذره هم به حرفش گوش کند.

بعد از خواندنش با اخم گفت: «اوووَه! این‌ها که خیلی سخت‌اند!»

عسلو گفت: «برای این‌که برایت آسان شود کافی است...» (ص ۱۵ و ۱۶)

منابع طرح «کتاب‌خوان ماه» ویژه دی ۱۴۰۳ معرفی شد

آبی سربلند
پدیدآور:‌ ابتهاج محمد
مترجم: لیلا کاشانی وحید
ناشر:‌ مهرسا
تعداد صفحات: ۳۶

این کتاب داستانی جذاب و شیرین از دو خواهر به نام‌های آسیه و فائزه را روایت می‌کند. آسیه در روز اول مدرسه با حجاب (روسری آبی) به مدرسه می‌رود. همین امر موجب تعجب و تمسخر برخی اطرافیانش می‌شود. اما او به حجاب خودش افتخار می‌کند و به حرف‌های دیگران هیچ اعتنایی نمی‌کند. کتاب حاضر نشان می‌دهد که چگونه انسان می‌تواند بدون اعتنا به حرف‌ها و عکس‌العمل‌های دیگران با افتخار به اصول و ارزش‌های خود پایبند باشد.

نامزد شدن برای جایزه کتاب تصویری گودریدز در سال ۲۰۱۹، قرار گرفتن جزء فهرست پرفروش‌های نیویورک تایمز و فهرست منتخب کتاب جوانان در سال ۲۰۱۹ و حضور در جمع ۱۰ کتاب برجسته‌ حوزه زنان در سال ۲۰۲۰ بخشی از موفقیت‌های این کتاب زیبا و دلنشین را شامل می‌شود.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

آسیه با تعجّب نگاهم می‌کند و می‌گوید: «فائزه؟ این‌جا چه‌کار می‌کنی؟»
من می‌پرسم: «خوشحالی که اولین روز حجاب است؟»
آسیه سرش را به علامت تأیید تکان می‌دهد و به من لبخند می‌زند و حال من هم بهتر می‌شود.
از اطرافمان صدای خنده می‌آید.
پسری با دست به آسیه اشاره می‌کند و با خنده‌ای تحقیرآمیز می‌گوید: «واقعاً‌ چرا؟!»
حجاب آسیه خنده‌دار نیست. حجاب آسیه مثل دریایی است که موج‌هایش تا آسمان می‌رود، همیشه‌ آنجاست، قوی و سربلند.
مامان گفته بود:‌ «بعضی‌ها حجاب تو را درک نمی‌کنند، اما اگر تو خودت بدانی چه کسی هستی و حجابت برای چیست [و در رسیدن به هدفت در زندگی چه کمکی به تو می‌کند، هم خودت می‌توانی به آن افتخار کنی و هم] آن‌ها به تو احترام می‌گذارند.» (ص ۱۴ تا ۲۰)

منابع طرح «کتاب‌خوان ماه» ویژه دی ۱۴۰۳ معرفی شد

سیمای سلیمانی(خاطراتی از زندگی سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی)
پدیدآور:‌ علی شیرازی
ناشر: خط مقدّم
تعداد صفحات: ۲۰۸

گلچینی جذاب و متنوّع از خاطراتی کوتاه و کمتر شنیده از قول دوستان و دشمنان حاج‌قاسم سلیمانی درباره‌ی زندگی، خلقیات و عملکرد او؛ کتاب مشتمل است بر هفت فصل، در فصل‌های اول تا پنجم، خاطرات به ترتیب زمانی ارائه شده است، فصل نخست، دوران کودکی تا اوایل انقلاب (قبل از شروع جنگ تحمیلی)؛ فصل دوم خاطراتی از دوران دفاع مقدّس؛ فصل سوم، خاطرات از دوران فرماندهی در مناطق شرق و جنوبی شرقی ایران؛ فصول چهارم تا ششم به دوران پرافتخار وی در مقام فرمانده سپاه قدس می‌پردازد، فصل چهارم در لبنان و افغانستان، فصل پنجم در سوریه و فصل ششم نیز خاطراتی در عراق؛ فصل پایانی اما به برخی از خاطرات منتخب شخصیت‌های معروف در شرایط غیرنظامی‌از سردار شهید سلیمانی اختصاص‌یافته است.

برخی از خاطرات برای نخستین‌بار است که در این اثر آمده و لذا مخاطبی که تشنه دانستن و شناخت بیشتر از این شخصیت کم‌نظیر دوران معاصر و بلکه تاریخ جبهه‌ی مقاومت در برابر طاغوت است از جذابیت فوق‌العاده برخوردار است، به‌خصوص که خاطرات همه کوتاه و خوش‌خوان هستند.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

ژنرال جان مگوایر افسر سابق سیا و مدیر اطلاعات ملی آمریکا:
آن آدم رده‌پایینی که ۲۵ سالش است و بدون جلیقه‌ی ضدگلوله دارد در یک گروه شبه‌نظامی‌می‌جنگد، چگونه ممکن است انگیزه نگیرد و عملکرد خوبی نداشته باشد وقتی می‌بیند رئیسش که هم‌سن پدربزرگش است، با یک پیراهن ساده دارد در میدان جنگ در میان شلیک گلوله‌ها قدم می‌زند؟ این کار یک پیام الهام‌بخش برای آن سرباز است که ترس در این آدم وجود ندارد و ما هم باید همین‌گونه باشیم. من واقعاً اعتقاد دارم افرادی مانند سلیمانی احساس می‌کنند دارند تقدیرشان را رقم می‌زنند، و اگر هم کشته شده‌اند، خوب کشته شده‌اند؛ دیدگاه متفاوتی نسبت به مثلاً ما آمریکایی‌ها در این باره دارند و معتقدند در حال اجرای یک مأموریت الهی هستند. (ص ۱۷۱ و ۱۷۲)

منابع طرح «کتاب‌خوان ماه» ویژه دی ۱۴۰۳ معرفی شد

لبخند مسیح
پدیدآور: ‌سارا عرفانی
ناشر:‌ سوره مهر
تعداد صفحات: ۱۵۲

نگار دختری است امروزی که مدرس زبان انگلیسی در یک آموزشگاه است؛ البته با چالش‌های زیادی هم در دنیای اطرافش مواجه است؛ در جستجوهایش در فضای مجازی با یک مقاله مواجه می‌شود که خیلی نظرش را جلب می‌کند، به نویسنده مقاله ایمیل می‌زند و چند سؤال درباره مقاله می‌پرسد. نویسنده مقاله (یعنی نیکلاس) اما وقتی متوجه می‌شود که صاحب ایمیل یک مسلمان ایرانی است، باتوجه به اینکه در حال تحقیق درباره‌ی اسلام بوده با خود فکر می‌کند که زمان مناسبی است که سؤال‌های خود را از این زن مسلمان بپرسد.

واکنش نگار به نقل از کتاب: «برای چی من باید این کار را می‌کردم؟ یعنی چون شنیده بود که مردم یک کشور مسلمان هستند، فکر کرده بود که همه آن‌ها می‌توانند او را به‌سوی خدا دعوت کنند؟ این چه استدلالی است؟ ...

دین برای من همان چیزهایی بود که توی کتاب‌های مدرسه خوانده بودم. حفظ‌کردن اذان و اقامه و بدون غلط خواندن از روی قرآن برای اینکه معلم نمره بدهد و تست‌های معارف برای اینکه توی کنکور از آن‌ها سوال می‌آمد، همه‌اش همین بود...»

و داستان درباره‌ی این است که به دلایلی که ربطی به انگیزه‌های خدایی ندارد، نگار تصمیم می‌گیرد تا حدی پاسخ پرسش‌های نیکلاس را پیدا کند و به او در مسیری که دارد می‌پیماید کمک کند ... درحالی‌که بارها جملاتی از این قبیل در مسیر راهنمایی به ذهن نگار می‌رسد: «نمی‌دانستم خودم چیزهایی را که می‌نوشتم باور داشتم یا نه. لزومی‌احساس نمی‌کردم برای اینکه خودم، حتماً به آن حرف‌ها اعتقاد داشته باشم.»

روند این گفتگوها و فضای زندگی خود نگار اما در ادامه‌ی داستان مخاطب را با غافلگیری‌هایی مواجه می‌کند.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
خدای اکثر مردم یک موجود بزرگ است که آن بالا نشسته، همه را می‌بیند و به حرف‌ها گوش می‌کند. اگر دلش خواست کمک می‌کند و اگر نخواست نمی‌کند ما با بی‌میلی، بارهاوبارها می‌خواهیم. تهدیدش هم لازم باشد می‌کنیم و گاه شاید داد هم بزنیم. به او به چشم پادشاهی نگاه می‌کنیم که سال‌ها و قرن‌ها با ما فاصله دارد و چیزهایی که به ما یاد می‌دهند، فقط این فاصله را زیادتر می‌کند ما را از او دورتر.
برای همین گاهی، دیگر تصمیم می‌گیریم با او کاری نداشته باشیم. زندگی خودمان را بکنیم و فراموشش کنیم ...
اما خدا حتماً باید چیزی بزرگ‌تر از این‌ها باشد تا خدا باشد ... (ص ۱۱۰ تا ۱۱۴)

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : 8
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 12
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 60
  • بازدید کننده امروز : 60
  • باردید دیروز : 68
  • بازدید کننده دیروز : 69
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 144
  • بازدید ماه : 294
  • بازدید سال : 363
  • بازدید کلی : 4498
  • کدهای اختصاصی